فیلم سینمایی «حقایق سخت» در باشگاه سینما اندیشهی فرهنگسرای اندیشه، به نمایش درآمد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش رسیده، علی ورامینی، منتقد و دبیر گروه فرهنگ روزنامه هممیهن، ضمن ستایش اثر جسورانه مایک لی گفت: «لی» یک اصولگرای انقلابی در سینماست. همچنان دغدغههای سیاسی اجتماعی خودش را طی دههها فیلمسازی با خود حمل میکند و از سوی دیگر مانند یک جوان خلاق و جسور، کار آوانگارد میسازد. در همین فیلم اخیرش میبینیم که بعد از چند فیلم تاریخی، باز رجعتی داشته به سینمای جمع و جور خودش که ببینده پیگیرِ فیلمهای لی را به یاد «بوسه مرگ»، یکی از اولین فیلمها و مهجورترین فیلمهایش میاندازد.
سینمایی کردن یک زندگی روزمره کاملاً عادی و بدون گرههای مرسوم فیلنامهای، آن هم وقتی نتیجه یک اثر قابل توجه و سترگ باشد، کاری بسیار دشوار است. کاری که لی در هشتاد و یک سالگی از پس آن برآمده است. در چنین اثری، شکلگیری شخصیت و بعد از آن روابط بنیان فیلم است. لی این کار را با سبک خاص خودش در تمرینهای طولانی و مستمر با بازیگران و خلق شخصیت و روابط در طی این تمرینها به دست میآورد.
در ادامه این منتقد سینما درباره درونمایه و تفسیرهایی که میتوان از فیلم داشت، گفت: ما سه مواجهه میتوانیم با شخصیت اصلی، پنسی با بازی ژان باپتیست داشته باشیم. مواجهه اول، با یک زنی روبرو هستیم که مشخصاً روان سالمی ندارد. خشم کنترل نشده دارد و حالش خوب نیست. نگاه روانشناختی به این شخصیت احتمالاً اولین مواجهه هر مخاطبی با پنسی باشد. فیلم هم میخواهد واضحاً ما را به این سمت ببرد. مواجهه دیگر، مواجههای اخلاقی است. آیا روان ناسالم مجوز هر رفتاری با دیگری را به ما میدهد؟ حدود و ثغور کار مسئولیت اخلاقی در وضعیت استیصال چیست؟ اما مواجهه سومی هم هست؛ آن هم مواجهه اجتماعی با یک زن سیاهپوست با انباشتی تاریخی از رنج و درد است. بهنظر من این سه مواجهه، هر سه در فیلم لی میتواند وجود داشته باشد.
محسن سلیمانیفاخر، نویسنده و منتقد سینما، نیز ضمن اشاره به اثرگذاری عمیق این فیلم، گفت: «حقایق سخت» با پرداختی واقعگرایانه، به بررسی روابط خانوادگی و تأثیرات روانی فقدان میپردازد. مایک لی با استفاده از سبک خاص خود، داستانی انسانی و قابل لمس را روایت میکند که مخاطب را به تفکر و همدلی وامیدارد.
وی «فقدان» را مضمون اصلی اثر برشمرد و گفت: خشم فروخورده و افسردگی روزمره، فروپاشی روابط خانوادگی، غیبت عشق و عاطفه در زندگی زناشویی، از درونمایههای اصلی است. لی با تقابل دو دیدگاه به زندگی (بدبینانه در برابر سازگارانه) با تکنیکهای روایی همچون خلق تعلیق روانی از طریق سکوتها و فضا، استفاده از طنز تلخ برای بازتاب پوچی زندگی و پایان باز با تمرکز بر درک درونی و نه گرهگشایی بیرونی، تأکید دارد.
وی به سبک کارگردانی مایک لی اشاره کرد و افزود: استفاده از بداههپردازی برای خلق شخصیتهای عمیق و زنده، واقعگرایی اجتماعی با تمرکز بر زندگی مردم معمولی، روایت تدریجی و غیرحادثه محور و مشارکت روانی تماشاگر در فضای احساسی فیلم، از خصیصههای آثار اوست که در «حقایق سخت» قابل احصاست.
سلیمانیفاخر ادامه داد: شخصیتپردازی و روند یک پارادکس معنایی دارد؛ حتی گویی با انتخاب شخصیت سیاه پوست، میخواهد این دوگانگی را معنادهی کند. البته مایک لی میتوانست برای بهبود روایت از منظر فیلمنامه، به تقویت قوس روایی و اضافه کردن لحظه بحرانی مشخص، داستان را به سمت تحول یا فروپاشی کامل ببرد و کشمکش را عینیتر کند. عمق دادن به شخصیتهای فرعی و نشانهگذاری بهتر برای پایان باز، میتوانست کارگشا باشد؛ مثلاً حتی یک سکوت متفاوت، یک جمله کوتاه یا تغییر در نگاه به همسر، میتوانست پایان را پرمفهومتر و راضیکنندهتر کند.
این منتقد در پایان افزود: Hard Truths آینهایست بیرحم اما صادق که نشان میدهد چگونه فقدان عشق، انباشت خشم و فرسایش خاموشِ روزمرگی، میتواند انسان را همزمان با فریاد و سکوت، از درون تهی کند.