صفحه اصلی > سینما : نشست «آبی روشن» برگزار شد/ مهران احمدی: خدا را چه دیدی شاید به ما هم در این جشنواره سیمرغ دادند!

نشست «آبی روشن» برگزار شد/ مهران احمدی: خدا را چه دیدی شاید به ما هم در این جشنواره سیمرغ دادند!

نشست رسانه‌ای فیلم «آبی روشن» به عنوان دومین نشست روز هشتم امروز (۱۹ بهمن) برگزار شد. در این نشست بابک خواجه‌پاشا کارگردان، سیدمحمدحسین میری تهیه‌کننده، مهران احمدی، مهران غفوریان، مرتضی امینی‌تبار و سارا حاتمی بازیگران فیلم، فرید سعادتمند آهنگساز، اشکان پورتاجی صدابردار، سیدداود گنجوی نویسنده، پیمان عباس‌زاده مدیر فیلمبرداری، آرش قاسمی طراحی و ترکیب صدا و کامران خلج طراح گریم حضور داشتند.


در ابتدای نشست محمدحسین میری گفت: محور این فیلم همدلی و اشتراک بود. همه ما جمع شدیم فیلمی بسازیم تا آبروی سینمای ایران باشد. سنت انسانی و عرفانی این روزها در سینما مغفول واقع شده است و ما تعمدا سعی کردیم به این سمت برویم.


بابک خواجه‌پاشا درباره شخصیت‌پردازی و پایان این فیلم و محجبه شدن شخصیت خانم گفت: محجبه شدن شخصیت خانم در پایان داستان بدین دلیل است که وی وارد حرم امام رضا(ع) شد‌.
وی افزود: ما حق‌هایی بر گردن داریم که گاهی فراموششان می‌کنیم. مهمترین حقی که بر گردن یک انسان وجود دارد، حق نزدیکان او است. در طول داستان حاج یونس باور ندارد حقی بر گردنش است تا جایی که با برادرش مواجه و متوجه می‌شود پیش از این‌که خادم امام رضا(ع) شود، باید حق‌الناس را رعایت کند. حتی همین مردم می‌توانند از من سوال بپرسند که تو با پول مردم فیلم می‌سازی و باید فیلم خوبی بسازی و این حق بر گردن مردم است.
این کارگردان درباره منطقی نبودن داستان قتل در فیلم توضیح داد: در قتل درجه دو تمامی منطق‌ها رعایت شده است. اگر بر فرض اعلام این‌که قتلی انجام شده و شواهدی داشته باشید، قتل درجه دو از نظر حقوقی منطقی است‌.
سیدداود گنجوی نیز بیان کرد: درباره این‌که چطور به این حس و حال رسیدیم باید بگویم وقتی جوهر اولیه فیلمنامه شکل گرفت در طول مسیر کم کم نشانه‌ها پدید آمدند مانند انگشتر فیروزه و ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم تا به مسائل اخلاقی بپردازیم.
در ادامه بابک خواجه‌پاشا عنوان کرد: شما اگر فیلم‌های افرادی مانند تارانتینو، نوری بیگله جیلان و مجید مجیدی را می‌بینید و دوست دارید به این دلیل است که در فیلمسازی صادق هستند و داستان از لایه‌های وجودی این افراد شکل می‌گیرد. اگر فیلم صادقانه بسازیم، مخاطب هم با ما همراه می‌شود. فیلمسازان باید با مضمون فیلم صادق باشند نه این‌که فقط بگویند در این موضوع فیلم می‌سازیم.


مهران احمدی نیز بیان کرد: ما روی پرده سینما هر آنچه را که بلدیم، اجرا می‌کنیم و انشالله که خوشایند مخاطبان باشد. من از طرف مادری به خراسان بزرگ و شهر نیشابور وصل می‌شوم. شاید این راهی که حاج یونس می‌رود، راهی است که سیمرغ رفت. خدا را چه دیدی شاید به ما هم در این جشنواره سیمرغ دادند! احساس می‌کردم که چیزی به خودم و قلبم و زادگاه مادری‌ام بدهکار بودم.


مهران غفوریان هم بیان کرد: دیگر مخاطبان من را در نقش‌های جدی باور کرده‌اند. من نیز از سمت مادری تُرک هستم، آقای خواجه‌پاشا این کارگردان تُرک زبان را خیلی دوست دارم و خوشحالم که جلوی دوربین ایشان بازی کردم. آقای احمدی نیز یک هنرمند درجه یک هستند و از هم‌بازی بودن با ایشان بسیار لذت بردم.
وی افزود: زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد با آقای خواجه‌پاشا و ابیلی بسیار درباره این شخصیت صحبت کردیم. ما افرادی را در زندگی می‌بینیم که فرد بدی هستند، اما ما بخش‌های دیگر زندگی او را نمی‌بینیم. ایوب در این فیلم آدم بدی بوده، اما کم کم تغییر کرده است. برایم جذاب بود شخصیتی را بازی کنم که در طول فیلم آدم بدی بوده است، اما در پایان به او حق می‌دهیم و آن را درک می‌کنیم.
بابک خواجه‌پاشا درباره چینش بازیگران بیان کرد: ما باوری داشتیم سراغ بازیگرانی برویم که بازیگری را درست بشناسند و مخاطب در این نقش از آن‌ها پیش فرض نداشته باشد و پیش داوری نکنند. آقای احمدی و غفوریان بسیار بازیگران منعطفی هستند.


در ادامه نشست مهران احمدی گفت: اجازه دهید بگویم که کمدین‌ها بهترین بازیگران جهان هستند. من خودم را کمدین نمی‌دانم، زیرا بسیار کار سختی است. وقتی بازیگر به بلوغ می‌رسد، تازه می‌تواند کمدی بازی کند. همچنین بازیگر باید ریشه‌های طنز در وجودش وجود داشته باشد تا بتواند کمدی بازی کند. مهران غفوریان کمدین است و ما سال‌ها با او خندیده‌ایم. من سر تعظیم جلوی او فرود می‌آورم.
وی ادامه داد: احترامی که من هم‌اکنون دارم، حاصل سینمای محترمی بوده است که بزرگان ما داشته‌اند. امیدوارم این احترام سر جایش بماند و با خیلی چیزها از دست نرود.


سارا حاتمی هم مطرح کرد: به‌‌نظر خودم این نقش بسیار متفاوت با «کت چرمی» بود. البته که آقای خواجه‌پاشا در این فیلم بسیار به من کمک کردند. در این فیلمنامه به موضوعی پرداخته شده است که به عرق شخصی خودم مربوط بود.

من وقتی سکانس پایانی این فیلم را خواندم، نقش را قبول کردم و گفتم که وقتی چنین سکانسی در فیلمنامه وجود دارد یعنی این نقش برای من فرستاده شده است و من نیز باید تمام تلاشم را بکنم‌.

در ادامه مرتضی امینی‌تبار عنوان کرد: هر انسانی یک مسیر مشخصی را می‌رود و برای من نیز این‌گونه چیده شده است. من درک خاصی از گیشه ندارم و فقط می‌دانم که ما قسمتی از یک جریان هستیم. نمی‌‌توان انکار کرد که امام رضا(ع) برای این کشور مهم است.

فرید سعادتمند نیز مطرح کرد: من پیش از ساخت موسیقی درگیر فیلمنامه و فضای تولید کار می‌شوم. یکی از نکات خوب این فیلم همدلی عوامل بود. من در روند ساخت موسیقی فیلم روند دیگری را در نظر داشتم، اما پس از فرآیند تولید و تدوین این پروسه تغییر کرد و پخته‌تر شد. از آن‌جایی که به موسیقی ایرانی عرق دارم، سعی کردم حتما موسیقی دستگاهی ایرانی وجود داشته باشد. البته خود مسیر داستان نیز چنین موسیقی را می‌طلبید.
در ادامه پیمان عباس‌زاده گفت: انتخاب انتخاب لوکیشن از سوی آقای زاغری بود و تقریبا جزو بهترین انتخاب لوکیشن‌ها بود. در کلیت اثر چیزی که مدنظر داشتیم این بود که مقهور طبیعت نشویم و از سوی دیگر گرفتار زیبایی طبیعت و کارت پستال‌گونه بودن فیلم نشویم. ما از آی لول حاج یونس دور نشدیم و سعی کردیم فیلم را از زاویه دید حاج یونس ببینیم.
کامران خلج نیز بیان کرد: از آقای غفوریان و احمدی بابت تحملی که برای گریم داشتند، تشکر می‌کنم. معمولا بین یک تا یک و نیم ساعت گریم افراد طول می‌کشید و ما تلاش کردیم این کار در راستای کمک به نقش‌ها باشد.
آرش قاسمی طراح و ترکیب صدا گفت: یادی کنیم از آقای مازیار شیخ محبوبی که سال گذشته از دنیا رفتند. خواهشی دارم از دوستان خبرنگار و منتقد که به نکات صوتی فیلم توجه داشته باشند و ما را نقد کنند. بعضی از فیلم‌ها برای دل هستند و وقتی سر کار می‌رفتم، حال خوبی داشتم.
اشکان پورتاجی نیز عنوان کرد: از آقای خواجه‌پاشا تشکر می‌کنم که شرایط را برایمان فراهم کردند. از بازیگران نیز ممنونم که با ما همراهی کردند، زیرا لوکیشن‌های سختی برای آمبیانس کردن صدا داشتیم.
در بخش دیگر مهران غفوریان نیز گفت: از کیومرث مرادی تشکر می‌کنم. من جمله‌ای را در این فیلم بسیار دوست دارم که امام رضا(ع) بین هیچ‌کس تفاوت نمی‌گذارد و به دل آدم‌ها نگاه می‌کنند. امکان ندارد که ما دلمان بشکند و از امامی چیزی بخواهیم و به ما ندهد.

vaghte cinema

دیدگاهتان را بنویسید