صفحه اصلی > سینما و فرهنگی و هنری و نقد و هنرمندان : در نشست نقد و بررسی فیلم مطرح شد/ «سه دختر او» درونمایه‌ را در ناخودآگاه تماشاگر می‌سازد

در نشست نقد و بررسی فیلم مطرح شد/ «سه دختر او» درونمایه‌ را در ناخودآگاه تماشاگر می‌سازد

نشست نقد و بررسی فیلم «سه دختر او» در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

به گزارش رسیده، ساسان گلفر، نویسنده و منتقد سینما در نشست نقد و بررسی فیلم «سه دختر او» در فرهنگسرای اندیشه گفت: این فیلم ساختار کلاسیک و به اصطلاح ارسطویی ندارد. روایت مبتنی بر شخصیت است و نه اوج و فرود دراماتیک ولی به نظر من در جلب تماشاگر، حتی تماشاگر عام موفق عمل کرده است. این فیلمی است که با به کاری تکنیک و فرم و زبان سینمایی درونمایه‌ را در ناخودآگاه تماشاگر می‌سازد.

وی ادامه داد: به عنوان مقدمه باید به مفهومی که سیدنی لومت در کتاب «ساختن فیلم» تئوریزه کرده، به مفهوم «طرح لنز» اشاره کنم. لومت سه نوع کلی طرح لنز ایستا، طرح لنز اِلمانی و طرح لنز روایی را تعریف کرده. در این‌جا کارگردان دو طرح لنز را ترکیب کرده، با قواعد بصری بر اساس شخصیت طرح لنز اِلمانی و با تغییر این قواعد در طول فیلم طرح لنز روایی خاص خودش را ساخته است.

گلفر ادامه داد: کارگردان دقیقاً با المان‌های بصری درونمایه را می‌سازد. من این درونمایه «تحول از برتری‌جویی مردسالارانه به همگرایی و همدلی زنانه از طریق گفت‌وگو» می‌دانم. در واقع ما در ابتدای فیلم با کمک تدوین و میزانسن و زاویه دوربین به این دو نکته می‌رسیم: جدایی، اختلاف و دوری شخصیت‌ها و برتری طلبی، روابط فدرت و جنگ قدرت؛ اما در انتها به هماهنگی، همبستگی، تعامل و نوعی یگانگی می‌رسیم. البته قضیه کمی پیچیده‌تر هست. موضوع جنسیتی هم هست. عنوان فیلم (ضمیر مذکر در همراهی با سه دختر). روابط مخدوش سه زن با مردان زندگی‌شان و همین‌طور در مورد کیتی، پسر او رابطه سه دختر با پدرشان. سیب که مدام بر آن تأکید می‌شود یک نماد کهن الگویی است و موضوع اخراج از خانه ریچل که آن هم مدام تکرار می‌شود، این کهن الگو را تقویت می‌کند که باز هم مسئله جنسیت در آن پررنگ است. مسابقه ورزشی نیز که مدام به آن اشاره می‌شود، نمادی است که اشاره به برتری‌طلبی دارد. (به لباس سیاه و پس زمینه سفید ریچل در لحظه‌ای که برای پدر از نتیجه مسابقه می‌گوید، توجه کنید.) برتری طلبی ابتدایی از نوعی پس زمینه پدرسالارانه نشأت گرفته است. 

وی در پایان افزود: دو تویست (چرخش داستان) در انتهای داستان داریم که به‌نظر من کار جذاب و بسیار دشواری در پرداخت چنین داستانی است. البته این سکانس رؤیا شاید یک دستی فیلم را چنان‌چه قرار بود اثری ناتورالیستی باشد، بر هم می‌زند و فیلم را در این‌جا به سوی اکسپرسیونیسم یا حتی سوررئالیسم می‌برد.

انتقال مفاهیم پیچیده‌ای درباره روابط انسانی

مینا حسنی، جامعه‌شناس و فیلم پژوه نیز گفت: می‌توان فیلم «سه دختر او» را در سه بُعد تحلیل کرد. بُعد اول فرم و ساختار فیلم هست. این فیلم دارای ساختاری ساده با لوکیشن محدود و ساده و همچنین تعداد پرسوناژهای اندک است، اما علی‌رغم سادگی ساختاری، فیلم توانسته است مفاهیم پیچیده‌ای را درباره روابط انسانی انتقال دهد. از لحاظ موضوعی می‌توان این فیلم را با فیلم‌های «مادر» از علی حاتمی و «جهان با من برقص» مقایسه کرد. 

 وی یادآور شد: در همه این موارد شخصیت مرکزی می‌داند که به‌زودی از این دنیا می‌رود و نگران ارتباطات افراد نزدیک و خانواده‌اش است. او می‌خواهد با خیال راحت از دنیا برود. بعد دوم شخصیت‌ها هستند. در این فیلم به خوبی از شخصیت‌ها کلیشه‌زدایی شده است و بعد سوم مفاهیم بنیادینی است که در محتوا و زیر متن فیلم به چالش کشیده شده است؛ مثل مفهوم حق و سرمایه اجتماعی.

حسنی افزود: درباره حق، می‌توان گفت که میان سه خواهر این پرسش مطرح است که چه کسی نسبت به سایرین از قدرت معنوی بیشتری برخوردار است؟ آن‌که در خانه مانده و با شرایط ساخته یا آن‌که سال‌هاست خانه را ترک گفته و مدت‌هاست از شرایط خانه و خانواده غافل است؟ این پرسشی است که مولف پنهان روایت نهایتا به آن پاسخ می دهد.

فیلمساز کاوشی عمیق و درک پویایی از خانواده دارد

محسن سلیمانی فاخر، منتقد و کارشناس سینما نیز ادامه داد: ما در این فیلم ساده و با ظرافت با پیرنگ ساده‌ای مواجه هستیم، انتظار مرگ پدر؛ فیلم به معنای واقعی حادثه محرک نداریم، اما شخصیت‌ها به خوبی صیقل می‌خورند.  

وی افزود: «آزازل جیکوبز» کاوشی عمیق و درک پویایی از خانواده دارد و در دیگر فیلم‌هایش مانند (عاشقان 2017). نشان می‌دهد که شناخت درستی از روابط خانوادگی دارد. فیلم هرگز خسته‌کننده به‌نظر نمی‌رسد. اگر چه تقریباً به‌طور کامل در یک آپارتمان اتفاق می‌افتد، اما دوربین، هر اتاق را از زوایای مختلف به نمایش می‌گذارد و این تصور را ایجاد می‌کند که ما در حال بررسی دیدگاه‌های مجزای هر یک از این سه دختر هستیم.

فاخر گفت: یکی از ایراداتی که می‌توان از فیلم گرفت صحنه‌ای است که پدر در مونولوگ طولانی ظاهر می‌شود و ما یک توهم رو به مرگ را می‌بینیم. در این‌جا می‌خواهد مخاطب را شیر فهم کند که انتخاب درستی نیست، این صحنه، لحظه دروغ است، بهتر بود افکار نهایی پدر واقعاً ناگفته مانده بود، چون اگر چه شخصیت‌ها درک نکنند که او چقدر خوشحال است از این‌که هر سه آن‌ها حضور گرم و همدلانه‌ای دارند، اما مخاطب این حرف را فهمیده است، این‌که ما از افکار نهایی پدر آگاه هستیم، لحظه را گل درشت می‌کند.

vaghte cinema

اخبار مرتبط

موفقیت بین‌المللی نمایش «مستطیل» در امارات

جشنواره مونودرامای فجیره میزبان نمایشی از ایران شد. به گزارش رسیده، نمایش…

«خانم جان» آماده نمایش شد

فیلم «خانم جان» به کارگردانی فرزاد حاتمیان آماده پخش شد. به گزارش…

انتشار پوستر نمایش «ایلوژن»

پوستر نمایش «ایلوژن» منتشر شد. به گزارش رسیده، نمایش «ایلوژن» با طراحی…

دیدگاهتان را بنویسید