اینکه در سینمای ایران با وجود غلبه نگاه تجاری و تولید انبوه فیلمهای کمدی همچنان فیلمهایی مانند «سرآغاز» تولید میشوند که لذت تماشای فیلم در سینما را تداعی میکنند، قابل ستایش است.
بهرام کاظمی کارگردان با سابقه سینما با بیان مطلب فوق گفت: به عنوان یک سینمادوست همواره فیلمهای آلترناتیو سینما را پیگیری میکنم و همیشه دوست دارم ببینم نگاه نسل جوان فیلمساز به سینما چیست.
کارگردان «پادزهر» ادامه داد: برای تماشای فیلم «سرآغاز» در یک روز میانی هفته که بر خلاف پیشبینی من روز شلوغی هم شد به سینما فلسطین رفتم و آنچه بیش از هر چیز خرسندم کرد این بود که چقدر ساده و روان داستانی درباره تناسخ زمینهای شده برای تولید یک فیلم متفاوت.
بهرام کاظمی که سابقه سالها همکاری با داریوش مهرجویی در پروژههایی مثل «مدرسهای که میرفتیم»، «شیرک» و «اجارهنشینها» را داشته، با اشاره به نیازهای مخاطبان به انواع فیلم و سریال اظهار داشت: الان مدام درباره فروش هزار میلیاردی سینماها صحبت میشود، ولی واقعیت آن است که از این فروش هم بیش از هشتصد میلیارد آن برای کمدی است و همین حالا کلی فیلم غیرکمدی خوب اکران شده که به آنها اصلا سالن نمیدهند که مخاطب برود و فیلم ببیند. درست است که نمونههایی مثل «مست عشق» و «بیبدن» و «بچه زرنگ» و… را داریم که در گونههای تاریخی، جنایی و کودک هستند و فروش خوبی هم داشتهاند، اما در مجموع واقعا دیگر سینمای قابل اتکایی برای ارائه فیلمهای متفاوت نداریم و یادمان نمیرود که فیلم آخر داریوش مهرجویی هم نتوانست گیشه خوبی داشته باشد چون سهم چندانی از سالنها نداشت آن هم در حالیکه چهل سال است تا کم میآورند از نیاز سینمای کمدی به نمونههایی مثل «اجارهنشینها»یی مهرجویی میگویند. مخاطب قطعا از فیلمهای متفاوت استقبال میکنند اگر شرایط اکران و در عین حال همراهی تبلیغاتی و اطلاعرسانی برای این آثار وجود داشته باشد.
کارگردان «از صمیم قلب» و «هدف» ادامه داد: به هر حال همین که میشود فیلمهایی مثل «سرآغاز» را ولو به صورت محدود به مخاطبان ارائه کرد خوب است و ورای داستان تازه و تلفیق فیزیک با فانتزی آنچه نظرم را جلب کرد، کیفیت تولید و تهیه فیلم بود که باعث شده بود ریتم مناسبی برای کار تدارک دیده شود. این مسأله میتواند مرهون حضور شهاب کاظمی و حامد مظفری در تیم تهیهکنندگی کار باشد. شهاب کاظمی را هنگام عرضه سریال «احضار» فردی نوگرا دیدم و با حامد مظفری به غیر از سوابق ژورنالیستی در برخی برنامههای چالشی رادیو و تلویزیون برخورد داشتم و نوعی ریزبینی در طرح مباحث را مدنظر داشت که باعث میشد خروجی برنامههایش، خیلی خوب در فضای رسانهای جریانساز گردد. در فیلم «سرآغاز» با پیکربندی داستانی جالب و روزآمدی طرف هستیم که باعث میشود مخاطب از ابتدای فیلم با آن ارتباط برقرار کرده و غرق داستانهای مختلف فیلم شده و در نهایت و در هنگام تقاطع داستانهاست که مخاطب لذت بیشتری میبرد.
بهرام کاظمی با بیان خاطرهای از داریوش مهرجویی بیان داشت: داریوش مهرجویی کارگردانی بود که همیشه به فکر کار متفاوت و نو بود و برای همین در گونههای متنوع از کمدی تا درام و ملودرام و حتی متافیزیک کار کرد و هیچوقت هم خسته نشد و تا لحظه آخر شور خلق داشت. مهرجویی به من آموخت که کار خودم را انجام دهم و به کاری که انجام میدهم ایمان داشته باشم و حالا با تماشای «سرآغاز» نیز دریافتم جوانانی هستند که در همین ساختار و با همه محدودیتها میتوانند کارهای قابل قبول انجام دهند.
این کارگردان که سابقه همکاری با عباس کیارستمی در «زندگی و دیگر هیچ» را داشته، درباره برنامههای بعدی خود برای فیلمسازی گفت: من سعی میکنم ایدههای خودم را در قالبهای بهروز ارائه کنم و چون عطش فیلمسازی ندارم ترجیح میدهم پروژههایی را قبول کنم که در ژانر خود، تازگی داشته باشند تا ولو شده در حد یک گام جلوتر بروم و دریافت سینمایی تازهتری ارائه نمایم.