وقت سینما؛ سیدرضا صائمی – از شب گذشته که خبر درگذشت رضا داودنژاد منتشر شد تا همین حالا و همچنان، شاهد افزایش فالورهای صفحهاش هستیم. اتفاقی که پیش از این هم در پی مرگ چهرههای مشهور رخ داده بود.
فهم چرایی این اتفاق میتواند به رفتارشناسی و درک خلقیات ایرانی کمک کند، مثلا میتواند نماد و نمودی از یک پارادوکس اخلاقی باشد و مصداق آن مَثَل که ما زندهکش و مُرده پرستیم. تا زمانی که آدمی زنده است قدرش را نمیدانیم و وقتی مُرد بر صدرش مینشانیم. یا میتواند نشان واکنش عاطفی به مرگ یک عزیز و بخشی از کنش سوگواری باشد.
گویی با فالو کردنش نوعی ابراز همدلی و همدردی کردن صورت میگیرد همچنان که میتواند واکنشی حسی به وجدان معذبی باشد که پس از مرگ عزیزان به سراغ آدم میآید تا کاری برای فرد از دست رفته انجام داده باشد.
با این حال پیوستن به صفحه کسی بعد از مرگش عجیب است، زنده نیست تا پُست تازهای بگذارد یا کامنتها را بخواند و پاسخ دهد. تنها حضور در یک جهان به جا مانده از جانیست که به جانان پیوسته و چه تلخ است تماشا و خواندن صفحهای که صاحبش دیگر نیست و تنها تصویری که از خود و تجربههای زیستهاش در این جهان به جا گذاشته به تماشاگه دنیایی تبدیل میشود که خاطراتی در آن ثبت کرده و رفته است.
فالو کردن رضا داودنژاد بعد از فوت، شاید صفحهاش را زنده کند، اما خودش را نه و این عین تراژدی است… .