جشنواره فیلم فجر چهل و دوم به پایان رسید و جوایز هم به برندگان رسید، اما مهمترین نکته این است که دستاورد این جشنواره برای سینمای ایران چیست؟
فیلمهای تولید شده توسط ارگانها و نهادهای مختلف که از دولت پول گرفتهاند چنان زیاد بود که شاید به غیر از چند فیلم محدود مابقی آثار تولیدات چند سازمان و بنیاد بودند.
سازمان سینمایی اوج و سازمان سینمایی سوره، بنیاد شهید، سازمان تصویر شهر، وزارت میراث فرهنگی، بنیاد فارابی و بنیاد روایت فتح، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیاد رسانهای بیان و… .
از میان ۳۳ فیلم جشنواره فجر امسال شاید نهایتا هشت فیلم متعلق به بخش خصوصی باشد که واقعا در نوع خود آمار عجیبی است. ۲۵ فیلم دیگر همگی از طیفی هستند که به فیلمهای ارگانی شناخته میشوند و البته بدون هیچگونه آمار و اطلاعرسانی شفاف درباره هزینه ساخت این فیلمها!
انگار سازمان سینمایی به یک فرمول جالب دست یافته است که جشنواره فجر را با فیلمهای ارگانی جلو میبرد و اکران سینماها را هم با فیلمهای کمدی.
اگر کسی درباره فروش بپرسد آمار بالای سینمای کمدی را به رخ میکشند و اگر درباره پرداختن به ارزشها هم سخن به میان آمد ویترین جشنواره فیلم فجر کاملا گویای همه چیز است.
در این میان تنها چیزی که میماند فیلمهای با طعم و رنگ مختلف در ژانرهای متفاوت و تولید شده توسط بخش خصوصی است که کاملا از بین میرود و هیچ چیزی از آن نمیماند که متأسفانه تقریبا این اتفاق در حال رخ دادن است.
بنیاد فارابی امروز اعلام کرده است: «درخشش آثار فارابی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر/ ۱۱ سیمرغ بلورین، یک دیپلم افتخار و ۴۷ نامزد» و سازمان سینمایی سوره هم در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است: « ١٠ سیمرغ بلورین و دو دیپلم افتخار سهم سوره در فجر ۴٢» و سازمان اوج هم شش سیمرغ و دو دیپلم افتخار برده است.
در حال حاضر در جشنواره فیلم فجر رقابت بین ارگانها و حتی فیلمهای مختلف ارگانهای مختلف یا حتی داخل خود یک ارگان است، مثلا فیلمی که از فارابی بودجه گرفته و جایزهای نبرده، معترض است چرا به فیلم دیگر فارابی جایزه دادهاند و به ما ندادهاند!
تمام اتفاقات جشنواره فیلم فجر چهل و دوم نشان از آغاز رویهای جدید در سینمای ایران است و نشان از شکافی عمیق بین اکثریت سینماگران و مدیران سینمایی کنونی دارد.
قطعا سرمایهگذاران بخش خصوصی و یا سینماگران مستقل در برابر این حضور همه جانبه سینمای دولتی و ارگانی بیانگیزهتر شده و طبیعی است که از این ساحت دور میشوند و یا به راه دیگری قدم میگذارند.
از هر منظری به این شکل برگزاری جشنواره نگاه کنیم جز خسران چیزی به بار نخواهد آورد و فقط شکاف و فاصله بین اهالی سینما را با همدیگر بیشتر خواهد کرد، دو قطبی شدیدی حاکم شده است که دود آن به چشم سینمای ایران خواهد رفت.
همین امروز منیژه حکمت سینماگر با سابقه در صفحه اینستاگرامش متنی خطاب به محمد خزاعی منتشر کرد و نوشت: «جناب آقاى خزايى، از تأسيس شركت «بامداد فیلم» بیست و.هشت سال میگذرد و از حضور من در سینما حداقل چهل سال، در چند روز گذشته شرکت «بامداد فیلم» را بستم و دفتر تخلیه شد برای اجاره جهت گذران حداقلی زندگی، تمام جوایزی که از سراسر دنیا دریافت کرده بودم از روی دیوارها برچیده و میخهای بجا مانده روی دیوارها نشان از مدیریت مجموعه شما… .
اشکال بوجود آمده مختلف از میخها و دیوارها تصویری ساخته از مصلوب شدن سینما و فرهنگ و هنر این سرزمین… خوب میدانم در این چند سال کدام سمت تاریخ ایستادهام و خوشحال و خوشبختم در این روزگار تلخ و سیاه برای روزمرگی تن به حقارت ندادم و نخواهم داد، شما و اعوان و انصارتان خوش باشید که این روزگار تلختر از زهر نیز بگذرد و ما به پشتوانه سینماگران بزرگمان، عالیجنابان «ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی و بیشمار اهلی راستین فرهنگ و هنر محکم بر سر تعهد و شرافت حرفهای خود ایستادهایم… .»
قطعا دوره وزارت ارشاد محمدمهدی اسماعیلی، ریاست بر سازمان سینمایی محمد خزاعی و دبیری جشنواره مجتبی امینی تمام خواهد شد، اما عملکرد و کارنامه آنها برای همیشه خواهد ماند.
نهال موسوی
عکس از میلاد بهشتی
منبع: عصر ایران