«وقت سینما»؛ سید محمد کاظمی/ مدت زمان نسبتاً زیادی است که سریال «سوجان» بهصورت منظم از شبکه یک تلویزیون پخش میشود. شنیدهها حاکی از آن است که چیزی در حدود ۳۰۰ قسمت برای روایت کامل این قصه در نظر گرفته شده.
«سوجان» سریالیست که ظاهراً باید حول شخصیتی با همین نام بگذرد. یک نام زیبای شمالی که بیشک انتخاب خوبی برای عنوان یک مجموعه بوده ولی شخصیتپردازی بازیگر زنی که «سوجان» نام دارد، آنقدر کمرنگ و بیجان اتفاق افتاده که قابل چشمپوشی نیست.
متولدین دهه شصت و پیش از آن، سریال «خاله سارا» با نقشآفرینی آتنه فقیهنصیری را بهخاطر میآورند. جایی که رسانه ملی موفق شده بود یک قهرمان زن را به مخاطب بشناساند. ولی با رویهای که قصه «سوجان» در پنجاه قسمت اول خود در پیش گرفته، قطعاً از این خبرها نیست.
ما در سریال، یک نقش مرد تقریباً خاکستری (مایل به ذغالی!) داریم که «قربان» نام دارد. دست بر قضا، نام نقشهای جوان و اصلی مرد و زن این مجموعه، هم قافیه نیز هستند؛ سوجان و قربان! اما شخصیتپردازی و تأثیرگذاری «قربان» کجا و بیقصهگی «سوجان» کجا؟! قربان که به نوعی «بدمن» یا نقش منفی قصه به حساب میآید را نمیتوان حتی لحظهای از خطّ اصلی داستان حذف کرد و الحق و والانصاف چقدر جانانه این نقش را ایفا کرده است علی مرادی.
اهالی جدی تلویزیون سالهاست که علی مرادی را میشناسند. او علاوه بر سوابق بازی در سریالهای قابل توجه، سابقه اجراهای درخشانی را نیز در کارنامهاش دارد و چقدر جالب که کم نبودهاند ستارههایی که در سینمای ما، از دل اجراهای تلویزیونی بیرون آمدند. از شهاب حسینی و صابر ابر بگیرید تا نوید محمدزاده و دیگران.
مرادی با بازی سنجیده و قابل تقدیری که در «سوجان» ارائه داده، بیشک پتانسیل جایگاهی به مراتب بالاتر را در عرصه هنر تصویری ما داشته و هیچ بعید نیست که خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنیم، شکوفا شود. او این روزها توجهات را حسابی معطوف به خود کرده؛ یک «بدمن» خوب!