نشست خبری فیلم «دست ناپیدا» امروز (۱۵ بهمن) در سانس نخست چهارمین روز چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در خانه رسانه برگزار شد.
در این نشست انسیه شاهحسینی کارگردان، نویسنده و طراح صحنه، سیدسعید سیدزاده تهیهکننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدابردار، آرش قاسمی صداگذار، حسن ایزدی جلوههای ویژه بصری، احمد رسولیان جلوههای ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهرهپردازی، مسعود سخاوتدوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمدخانی، حسین پوریده حضور داشتند.
در ابتدای نشست سیدسعید سیدزاده گفت: خوشحالم که با «دست ناپیدا» در محضر اصحاب رسانه حاضر شدم. فکر میکنم با تمام سختیها حرف دلمان را در این فیلم زدیم و فیلم به نتیجه رسید.
انسیه شاهحسینی نیز اظهار کرد: جای آقای عبدینسب خالی است. ایشان صبحها که سر کار میآمدند شعری را میخواندند. اکنون ایشان در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را میخوانم: من دلم میخواست صدایم، صدایت را بغل میکرد/ من دلم میخواست زخم مرهم بود/ من دلم میخواست نور مرهم بود.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از ۱۲ سال سراغ این سوژه رفته است، گفت: باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که انسیه شاهحسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است. من در همه این مدت که کار نمیکردم چندین فیلمنامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان میتوانیم برویم سر فیلمبرداری این فیلمنامهها.
این کارگردان درباره عنوان فیلم و نگاه جاری در فیلم بیان کرد: انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود. حضرت امام خمینی با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم میگفتند این بود که ما میخواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم.
شاهحسینی افزود: جنگ به ما تحمیل شد و آنچه که در انقلاب درباره آن شعار میدادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم میسازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است. به نظر من اگر کسی میخواهد درباره عملیات کربلای پنج فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.
این کارگردان درباره چرایی استفاده از لباسها و رنگهای امروزی در فیلم گفت: اینطور نیست و من از لباسهای خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم.
او ادامه داد: موضوع فیلم «دست ناپیدا» و کتاب «حوض خون» مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.
کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار کرد: درباره روز عاشورا خیلی فیلم ساخته شده است، اما وقتی کسی روی منبر میرود، تأثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش میرود و تصویر عقبتر میایستد. ما حتی استخوانهایی که دست این زنان را میبرید، نشان ندادیم زیرا میخواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمیشد گفت و نشان داد، مانند عشق و ایمان که نمیتوان با هیچ المانی آن را نشان داد.
او درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش میکند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.
شاهحسینی در پاسخ به این سوال که آیا از فیلم در جبهه غرب خبری نیست ایده گرفته است؟ گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم را میدیدم و اسم فیلم را میگذاشتم در جبهه شرق خبری هست!
این کارگردان در ادامه بیان کرد: ما مجبور شدیم زمان «دست ناپیدا» را کوتاه کنیم. اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود پاسخ به خیلی از سوالها داده میشد. در این فیلم دختری به جنگ آمده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانهاش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی میبرد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت میکند.
او بیان کرد: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم میزند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگهای دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم میگوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینماییتر میزدیم. به اندازه تمام زنها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی میتوان قصه و فیلم ساخت.
سیدسعید سیدزاده در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم دو نهاد دولتی سرمایهگذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تأمین کردند.
شاهحسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظمزاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظمزاده را شنیده بودم.
وی درباره استفاده از کتاب «حوض خون» در این فیلم گفت: در این کتاب بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده و قصه دراماتیزه نشده است.
معصومه بافنده نیز گفت: همه لحظات حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکیام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایهمان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.
حسین پوریده گفت: «دست ناپیدا» در این فیلم دست مرا گرفت.
نسرین احمدخانی نیز بیان کرد: خانم شاهحسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تأثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاهحسینی و آقای سیدزاده تشکر میکنم.
معصومه بافنده درباره تکرار سوال استفاده از کتاب «حوض خون» در این فیلم گفت: هیچکس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاهحسینی را نشنید.
در ادامه کاوه ایمانی نیز بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازهای رسید که شما روی پرده دیدید.
نازنین سرایی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ راکورد در فیلم وجود داشت. دست مریزاد میگویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.