مراسم تشییع شادروان ژاله علو بازیگر سینما و تلویزیون و گوینده رادیو امروز (چهارشنبه پنج دی ماه) با حضور جمعی از هنرمندان و مردم از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان برگزار شد. در این مراسم تعدادی از هنرمندان در توصیف بانوی فرهیخته رادیو صحبت کردند.
به گزارش رسیده، در ابتدای مراسم خاکسپاری و پس از قرائت قرآن کریم فریدون محرابی به عنوان مجری در سخنانی اظهار کرد: خانم علو در ۲۱ سالگی اولین فعالیت حرفهای خود را با نمایش رادیویی «داستان شب» آغاز کرد و یک سال بعد اولین تئاتر خود را بازی کرد و در صحنه درخشید.
سپس شهیندخت نجفزاده پشت تریبون رفت و عنوان کرد: در او نوری روشن شده بود و همه ما از این نور سرمست بودیم. او منبع الهام بود. من چقدر خوشبخت بودم که میتوانستم از او کمک بگیرم و به حریم او راه یافته بود. رادیو نمایش خانه اول و همیشگی او بود و در این اواخر که کار دوبله و سینما انجام نمیداد گاهی به ارگ میآمد. استودیو هشت رادیو پر از خاطرات زیبا از اوست. ضمن اینکه وظیفه حکم میکند در این مراسم از زحمات معاونان صدا، آقای بخشیزاده معاون صدا و آقای خجسته معاون اسبق صدا تشکر ویژه کنم که همیشه به هنرمندان توجه کردند. همچنین کنار فرزند بانوی فرهیخته ژاله علو ایستادند و حرمت ایشان را نگه داشتند.
مسعود فروتن نیز در سخنانی بیان کرد: هر وقت به شاهرخ و همسرش نگاه میکنم غم عالم به دلم چنگ میزند. شاهرخ بلد است که چطور این مصیبت را رد کند، اما شاید ما بلد نباشیم. در شهرستان زندگی میکردم و وسیله سرگرمی ما یک رادیو بود. شبها پای آن بودیم و در تیتراژ نمایشها همیشه میگفت با شرکت ژاله علو و برای من سوال بود او کیست که بعد فهمیدم دوبلور، بازیگر، گوینده و… است. چند سال بعد به تهران آمدم و وارد کار در صدا و سیما شدم و او را از نزدیک دیدم.
وی ادامه داد: او نظم و ترتیب زیادی در کار داشت که سر ساعت بیاید، رأس ساعت شروع کند و حتی چای بخورد. شاهرخ زمانی پیشنهاد داد که به من ضبط صوت میدهد تا اینها را ثبت کنم، اما خود خانم علو مخالفت کرد و گفت در خاطراتم اسامی زیادی هست که نمیخواهم غیبت محسوب شود و یا دلخور شوند. ژاله با رادیو شروع کرد و آخرین کارهایش هم با رادیو بود.
ابوالحسن تهامینژاد، مدیر دوبلاژ در ادامه مراسم عنوان کرد: او را ابتدا شوکت نام گذاشتند چون میدانستند چه بزرگی به جهان پای گذاشته است. خداوند بسیار بر او مهر میورزید که ۹۷ سال با عزت به او عطا کرد. صدای ویژهای داشت که در میان هزار صدا شاخص و آشنا بود. من ۱۱ سال از او جوانتر هستم و در دوران جوانی او را در فیلمها و در تئاتر میدیدم. او با صدایش شخصیتی متفاوت را که تا آن زمان نمیشناختیم ایفا کرد. در رادیو هم حضور متفاوتی داشت و با شنیدن صدای او تجسم میکردیم که چه هنری پشت این صدا وجود دارد. با آمدن دوبلاژ، ژاله علو جای بزرگترین ستارگان سینمای اروپا و آمریکا صحبت میکرد.
بهزاد فراهانی نیز در ادامه عنوان کرد: از ژاله علو بسیار آموختم. ما در دهه ۴۰ نمایشهایی را از رادیو تهران پخش میکردیم که شنونده انحصاری داشت و اکثراً کارها از ژاله علو بود. من سخنرانی برای علو بلد نیستم چون فکر میکنم نیازی نیست و کسانی که با او کار کردهاند، میدانند چه عزیزی از دست دادهایم. شیوه آموزش این بانو به گونهای بود که نمیتوانستید سطحی باشید و ما را به اندیشه وادار میکرد. واژه را تحلیل میکرد و گاه روی حروف آنچنان تأکید میکرد که درک دیگری منتقل میکرد. سر تمرینهای نمایشهای او عشق به کار مطرح بود.
وی افزود: او نمایشهای یونانی را با ما کار میکرد و خلاصه اینکه زمان زیادی میخواهد تا درختی پربار شود. پرچمدار مدرسه رادیو که بسیاری از هنرمندان صدا را به جامعه هدیه کرد ژاله علو بود. فکر نمیکنم هرگز هنرمندانی که با او کار کردهاند لحظهای آزردگی به یاد بیاورند چون خشونت در کارش نبود.
در ادامه فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت نیز در سخنانی مطرح کرد: من از دریچه تلویزیون و از صحنه تئاتر او را دیدم. من هم از کارهای او مهربانی، نظم، دقت و شفقت را برداشت کردم. او مصداق این شعر است: مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ.
ایرج راد نیز یادآور شد: او انسان بزرگ و والایی بود که امروز جایگاه ارزشمندی را در تاریخ هنر ایران رقم زده است. فقط هنرمند بودن مهم نیست و در پس آن انسان بودن اهمیت دارد و ژاله علو یک انسان به تمام معنا بود و امروز در مقابل آنچه که با عشق برای مردم انجام داد، تعظیم میکنیم. او نه فقط چهره ماندگار که اخلاق ماندگار، روح ایرانی ماندگار و پاکی ماندگار است. اگر ژاله علو تأثیرگذار بود به دلیل روح بلندش بود.