در آخرین سانس ششمین روز از جشنواره فیلم فجر، نشست رسانهای فیلم «پروین» برگزار شد. در این نشست محمدرضا ورزی کارگردان، محمدرضا شریفینیا تهیهکننده، مارال بنیآدم، آزیتا حاجیان، ملیکا شریفینیا، محمدرضا شهبانینوری، محمد شعبانپور، بازیگران، علی کیانارثی صدابردار، بهزاد عبدی آهنگساز، شهرام خلج طراح چهرهپردازی، مسعود اوسطی طراح صحنه، مهدی حسینیوند تدوینگر، فرشاد خالقی فیلمبردار، رویا ابراهیمی طراح لباس و مهرداد جلوخانی صداگذار حضور داشتند.
محمدرضا ورزی در ابتدای نشست گفت: ایده این فیلم حدودا ۱۲ سال پیش در ذهن من شکل گرفت. علاقهمند هستم در حوزه مفاخر کار کنم و در سینمای ایران جای زندگینامه مفاخر خالی است. چند بار فیلمنامه را بازنویسی کردم و واقعا منابع زندگینامهای پروین اعتصامی گسترده نیست.
مارال بنیآدم گفت: از تهیهکننده و کارگردان برای دعوت به پروژه سپاسگزارم. بازی در این نقش سعادت بزرگ و بزرگترین شانس هنری من بود. من پیش از آغاز سر مزار ایشان رفتم و کسب اجازه کردم. امیدوارم سینمای ایران از این مشاهیر بهره ببرد. زندگینامه افرادی که میتواند راه و روش درستی به ما بیاموزد.
وی ادامه داد: زمانی که به این پروژه اضافه شدم فرصت کمی داشتم و ساعتها با آقای ورزی جلسه داشتیم و منابع را در اختیار من گذاشتند. از محققین هم درخواست کردم مطالب و منابع مختلف از این بزرگوار را در اختیار من بگذارند. نامههایی از این شاعر بزرگ را در اختیار من گذاشتند که به دوست صمیمی خود ارسال میکرده است. تمام منابع را کنار هم قرار دادم و تلاش کردم تا از همه آنها بهره ببرم.
آزیتا حاجیان نیز مطرح کرد: برای من بازی در نقش مادر پروین افتخار بزرگی بود. شاید نسل نو بیشتر با فروغ آشنا باشند ولی واقعا پروین شعرهای بسیار زیبایی دارد.
وی در ادامه افزود: هر منبعی که بود در اختیار ما گذاشتند. مادر پروین هم مانند هر مادر دیگری نگران فرزندش بود. من یک مادر را با تمام دغدغههایش بازی کردم.
ملیکا شریفینیا بیان کرد: نقش آگرین برای من بسیار جذاب بود و این شخصیت زایده تخیل نویسنده است و وجود خارجی ندارد. با تمام وجودم سختیها و غمش را حس کردم. خیلی از آقای ورزی سپاسگزارم که به من کمک کردند. از مادر عزیزم و مارال نیز سپاسگزارم.
محمد شعبانپور نیز گفت: من قرار بود فضلالله را بازی کنم؛ اتفاقاتی افتاد و گفتند تو ابوالفتح را بازی کن. مدتی گذشت و گفتند پروین را بازی کن! خیلی سپاسگزارم از آقای شریفینیا و ورزی و خیلی سخت است در این فضا به کسی که کار اول سینماییاش را انجام میدهد. بیشتر من را با کارهای طنز میشناسند و واقعا هر کسی این ریسک را نمیکند. به همین دلیل از آقای ورزی و شریفینیا سپاسگزارم. اگر نقش خوب درآمده شما به پارتنرهای من نگاه کنید.
بنیآدم بیان کرد: واقعیت رقابت سیمرغ جذاب است. ولی امیدوارم بازیگری که لیاقتش را دارد سیمرغ را به خانه ببرد. پدر و مادرم فیلم را دیدند و پدرم گفتند از تو راضی هستم و این بزرگترین سیمرغ برای من بود.
محمدرضا شهبانینوری گفت: بعد از ۲۶ سال آقای شریفینیا دوباره یاد من کردند. ما در «درخت گلابی» کار کرده بودیم. آقای شریفینیا به من کمک کردند. در این مدت ۲۰ فیلم کوتاه ساختم. از همه همکاران عزیز و بزرگوارم سپاسگزارم.
در ادامه علی کیانارثی گفت: بیش از نیمی از صدای این اثر سر صحنه انجام شده است. در ساخت اینگونه آثار صدابردار کار خیلی سختی را در پیش دارد و به دیده شدن اثر کمک میکند.
فرشاد خالقی نیز گفت: امیدوارم از فیلم خوشتان آمده باشد. برای فیلمبردار حضور در چنین آثاری خوشبختی است. این چندمین همکاری من با آقای ورزی بود. نوع دوربین و لنزها طوری بود که بتوانیم بافت مورد نظر فیلم را در بیاوریم و در بحث نور هم مثلا در نورپردازی خانه پروین تلاش کردیم از نورهای نرم استفاده کنیم. وارد هر صحنه که میشدم با حس و حال پروین وارد میشدم.
بهزاد عبدی هم گفت: بهخاطر ماجرایی که روی پرده اتفاق میافتد کار را بسیار دوست دارم و از کار خود راضی هستم. اگر اتفاقی افتاده مجموعه بوده و من هم تلاش کردم صدای دوستان را به گوش برسانم. ساز اصلی ویولن سل بود که نوعی صدای عاشقانه است. ساز بالاوان و ارکستر زهی نیز در کار وجود داشتند.
وی افزود: موسیقی ریتم دارد. طبیعی است که موسیقی بدون ریتم اصلا وجود ندارد. اصل ماجرا این است ما تلاش کردیم ریتم را در نظر بگیریم.
در بخش دیگر این نشست مسعود اوسطی گفت: این فیلم مانند کارهای تاریخی سختیهای خود را داشت و تمام تلاش خود را کردیم تا به بهترین شکل ممکن کار را پیش ببریم.
مهرداد جلوخانی نیز گفت: سعی کردیم خارج از قاب چیزی انجام نشود.
محمدرضا ورزی بیان کرد: به میزانی که فیلمنامه نیاز داشت به فضلالله خان پرداختیم. تا جایی نشان دادیم که به طلاق رسید.
طلاق که یکی از دستاوردهای آن اشعار خانم پروین اعتصامی بود.
این کارگردان گفت: زندگی مفاخر را دوست دارم. نسل جدید فیلمساز بیشتر به تولید چنین آثاری توجه کنند. فیلمهای تختی و کمالالملک بیوگرافی این دو بودند که ماندگار شدند و جای این دست فیلمها واقعا خالی است.
ورزی مطرح کرد: درباره فرازهایی که انتخاب کردم از ابتدا با آقای شریفینیا مشورت میکردیم و هدف اصلی من از این بیوگرافی یک پیام بود. پیام من بیشتر این بود که یک زن در شرایط خاص دوران خودش برای تثبیت خود چقدر تلاش کرد و متأسفانه در زمان خودش طعم شهرت را نچشید. در زمان فیلمبرداری هم همچنان روی فیلمنامه کار میکردیم و سعی کردیم به مطلوبترین شکل ممکن برسیم.
وی افزود: فروغ فرخزاد که اشعارشان را دوست دارم، نمیدانم چرا این مرزبندی بین دو شاعر اتفاق افتاد و قیاس شکل گرفت.
این کارگردان ادامه داد: خانواده در پروین شدن پروین اعتصامی بسیار تأثیرگذار بودند و به همین دلیل در این فیلم به زندگی این خانواده تمرکز شده بود. جایی که شکلگیری شخصیت پروین شکل گرفت. انتخاب من برای نقش پدر، خود آقای شریفینیا بودند؛ بر خلاف نظر خود آقای شریفینیا.
محمدرضا ورزی مطرح کرد: یکی از مهمترین منابع ما از نگاه منتقد و کسی است که دشمنی با پروین داشته است. کتابی تحت عنوان «تهمت شاعری» اثر فضلالله گرکانی است که منتقد پروین بوده و حب و بغضی نسبت به شاعره داشته است. فردی که آقای بیژن بنفشهخواه نقش او را بازی کردند. مجموع مقالات و مصاحبهها نیز از جمله منابع مهم ما بودند.
کارگردان فیلم «پروین» گفت: ما نمیتوانستیم تمام ابعاد زندگی پروین را در یک فیلم نشان دهیم در غیر اینصورت باید یک سریال میساختیم.
وی ادامه داد: آگرین برگرفته از اشعار پروین بود. جایی که به مردم کمک و مهربانی میکرد و… . تلاش کردم و انتخاب کردم که این بخش از زندگی «پروین» را نشان دهم.
محمدرضا شریفینیا گفت: الان دنیا دنبال چهرهای که کاملا شبیه باشد، نمیگردد. از نظر من یک پروین ساخته شد. من دیگر مارال بنیآدم را پروین میدانم. بسیار ارزشمند است که به یک شخصیت با مفاهیم درونیاش بپردازیم نه صرفا چهره.
وی درباره حاشیههایی که درباره نزدیک نبودن شباهت چهره او با پدر پروین توضیح داد: چهره بیست و چند ساله پدر پروین را کنار تصویر شصت و خردهای ساله من گذاشته و آن را مقایسه میکنند.
شریفینیا در پایان گفت: واقعا دوست نداشتم به عنوان بازیگر در این پروژه باشم. ولی باعث افتخارم است که در این پروژه فاخر حضور داشتم. پروین تنها زنی است که حق خود را از این جامعه گرفت.