نشست رسانهای فیلم «زیبا صدایم کن» ساخته رسول صدرعاملی در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
نشست رسانهای فیلم «زیبا صدایم کن» با حضور رسول صدرعاملی کارگردان، سید مازیار هاشمی تهیهکننده، آرش صادقبیگی نویسنده، میلاد صدرعاملی نویسنده، محمد رضا صدرعاملی نویسنده، ژولیت رضاعی و مهران غفوریان بازیگر و کریستف رضاعی آهنگساز شب گذشته (۱۶ بهمن) در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد برگزار شد.
رسول صدرعاملی درباره ایده تولید این فیلم گفت: پنج سال پیش کانون پرورش فکری کتاب آقای فریدون حسنزاده به نام «زیبا صدایم کن» را به من دادند. من کتاب را خواندم و احساس کردم که برای ساختن فیلم سینمایی بسیار مناسب است.
وی درباره بازنویسی فیلمنامه گفت: مشکل من این بود که داستان کتاب برای ۱۵ سال پیش بود و باید بهروز میشد. از فریدون عزیز اجازه گرفتم و او بزرگمنشانه اجازه داد که داستان را بهروز کنیم.
این کارگردان تصریح کرد: متأسفانه چند بار برای نگارش فیلمنامه تلاش کردیم، اما به نتیجه نرسید. یک بار کامپوزیا پرتوی شروع کرد که کرونا گرفت و درگذشت، پس از آن اصغر عبدالهی کار را شروع کرد. او آرش صادقبیگی را به من معرفی کرد و از آنجایی که من، میلاد و محمد رضا سالها با هم کار میکنیم قرار شد این سه نویسنده با هم فیلمنامه را بنویسند.
صدرعاملی گفت: از فیلم «شنای پروانه» رفاقتی بین من و مازیار هاشمی وجود داشت و او انگیزه داشت که من فقط این فیلم را بسازم و به پیشکسوتان خیلی احترام میگذارد. اراده جمعی کانون و بنیاد فارابی باعث شد که این فیلم ساخته شود. هر کس هر چیزی که می خواهد بگوید. برای من این مهم بود که یک فیلم خوب ساخته شود و مرغک کانون دوباره احیا شود و روی پرده بیاید. ما میخواستیم مردم دوباره مرغک کانون را از خودشان بدانند. تمام تلاشمان هم این بود که مردم صادقانه این فیلم را از خودشان بدانند.
مازیار هاشمی درباره همکاری با این پروژه گفت: آشنایی من با آقای صدرعاملی به زمانی برمیگردد که فیلم «بچهخور» را با محمد کارت کار میکردیم. آقای صدرعاملی همواره روحیه حمایتگری دارند و اولین بار در فیلم «شنای پروانه» با هم آشنا شدیم.
وی با یادبود کیومرث پوراحمد بیان کرد: یادی میکنم از کیومرث پوراحمد زیرا اولین بار سینمای او باعث شد که من عاشق سینما شوم.
آرش صادقبیگی درباره اقتباس از کتاب توضیح داد: ما اجازه داشتیم که اقتباسی آزاد از رمان داشته باشیم زیرا در این زمانه با نوجوان جدید مواجه بودیم و این نوجوان آرزوها و خواستههای جدیدی داشت.
میلاد صدرعاملی گفت: یکی از تفاوتهای اصلی این فیلم با کتاب این بود که ما باید مادر را وارد قصهمان میکردیم زیرا آقای صدرعاملی دوست داشتند این اتفاق رخ دهد. قرار بود که اعضای این خانواده در پایان فیلم مجددا دور هم جمع شوند.
محمد رضا صدرعاملی درباره بدرفتاری جهان بیرون با خسرو در فیلم بیان کرد: ما خسرو را به ظاهر میبینیم که از آسایشگاه روانی خارج میشود، اما تعمدا دوست داشتیم که خسرو رفتارهای درستی داشته باشد اما جامعه با او رفتار درستی نداشته باشد.
رسول صدرعاملی در پاسخ به اینکه آیا قرار است ترانه علیدوستی جدیدی به سینما معرفی کند، گفت: از قبل این ذهنیت در من وجود ندارد که من ترانه علیدوستی دیگری به سینما معرفی کنم. من باید بازیگر خوب داشته باشم و وقتی بازیگر ۱۵-۱۶ ساله میخواهم معمولا بازیگر حرفهای در این سن نداریم.
وی درباره انتخاب بازیگر دختر نوجوان فیلم توضیح داد: ژولیت دختر کریستف رضاعی است. ما از حدود ۳۰۰ نفر برای این نقش تست گرفتیم و لوکیشن آسایشگاه متعلق به پدربزرگ ژولیت است. زمان بازدید از لوکیشن کریستف وقتی ژولیت را صدا کرد من احساس کردم که خود زیبا از دور به سمتم میآید.
ژولیت رضاعی بیان کرد: اولش خیلی امید زیادی نداشتمکه انتخاب شوم، اما تست دادم. وقتی انتخاب شدم نمیدانستم باید چه احساسی داشته باشم و وقتی کم کم وارد پروژه شدم خدا را شکر کردم که چنین موقعیتی برایم پیش آمد.
صدرعاملی درباره دشواری کار در خیابان ولیعصر گفت: تولید این فیلم برای ما شرایط خیلی سختی داشت و ما نمیتوانستیم خیابان ولیعصر را با دکور بسازیم. ۷۰ درصد فیلم نمای بیرونی بود. البته تجربه فیلم «دختری با کفشهای کتانی» نیز به من خیلی کمک کرد. تمام بازیگران فیلم هنرور هستند و کنترل برخی از آنها واقعا سخت بود.
کریستف رضاعی درباره ساخت موسیقی فیلم بیان کرد: داستان فیلم بسیار قوی و حضور ژولیت برایم الهامبخش بود. اولین بار که با آقای صدرعاملی با هم درباره این فیلم صحبت کردیم، تصمیم گرفتیم که سراغ موسیقی ظریف برویم که نشانگر شکننده بودن زیبا و خسرو در این فیلم است.
صدرعاملی درباره دلیل حضور موضوعاتی مانند گشت ارشاد و موتورسواری زنان در فیلم بیان کرد: از قبل به این مسائل فکر شده بود. بحث ما این نبود که کار خاص و عجیبی انجام دهیم، اما شما نمیتوانید سال گذشته از میدان تجریش تا ولیعصر حرکت کنید و پدیدههایی مانند گشت ارشاد را نبینید.
وی تأکید کرد: امیدوارم فیلم در اکران عمومی دچار ممیزی نشود.
مهران غفوریان عنوان کرد: من خودم پدرم و یک دختر دارم. آقای صدرعاملی از شما ممنونم که این پدر را تا پایان فیلم سربلند نگه داشتید و ممنونم بابت نشان دادن این رابطه پدر و دختری.
صدرعاملی بیان کرد: در شرایطی که نامهربانی در جامعه گسترده شده است، کانون به من کمک کرد درباره مهربانی فیلم بسازم و این کار بسیار مهمی است.
صدرعاملی درباره انتخاب امین حیایی گفت: امین حیایی مسافرت است و از من خواست که از شما عذرخواهی کنم. امین بازیگر با استعدادی است و هنوز خیلی از تواناییهای او کشف نشده است. زمانی او به سیر بازی در فیلمهای کمدی و شبه کمدی افتاد و نتوانست خیلی از تواناییهایش را نشان دهد. او بازیگر خیلی حرفهای است و خیال شما از اینکه نقشی را به او بسپارید، راحت است.
وی درباره شکاف نسلی بین نسل دهه ۵۰ و نسل زد توضیح داد: این دو نسل خیلی از هم دور افتادهاند و درک کاملی از هم ندارند، اما در واقعیت اینگونه نیست و عواطف و رابطه پدر و دختری اگر به یک رفاقت منجر شود، میتواند منجی باشد. هر عاشقانهای تاریخ مصرف دارد، اما اگر عاشقانهای در دل رفاقت و کنار هم بودن تعریف شود، اتفاقات بزرگی رقم میزند.
صدرعاملی در پایان گفت: من نسبت به آینده امیدوارم.
منبع: مهر
تصاویر نشست توسط مریم اکبری به ثبت رسیده است.