صفحه اصلی > سینما و فرهنگی و هنری و موسیقی و هنرمندان : در بیست‌ و ششمین نشست‌ ماهانه «مستندهای ایران‌شناسی» مطرح شد: چیزی جلودار زنان نیست/ وقتی درد درست مطرح شود، همه مردم دنیا با آن ارتباط برقرار می‌کنند

در بیست‌ و ششمین نشست‌ ماهانه «مستندهای ایران‌شناسی» مطرح شد: چیزی جلودار زنان نیست/ وقتی درد درست مطرح شود، همه مردم دنیا با آن ارتباط برقرار می‌کنند

بیست‌ و ششمین نشست‌ ماهانه «مستندهای ایران‌شناسی» به نمایش و نقد و بررسی فیلم مستند «طرقه» اختصاص یافت.

به گزارش رسیده، بیست و ششمین نشست‌ ماهانه «مستندهای ایران‌شناسی» به نمایش و نقد و بررسی فیلم مستند «طرقه» ساخته محمدحسین دامن‌زن اختصاص داشت. این فیلم یکی از پرافتخارترین و موفق‌ترین فیلم‌های سینمای مستند ما در عرصه بین‌المللی است. «طرقه» در بیش از هشتاد کشور دنیا به نمایش در آمده است.

محمدحسن دامن‌زن در مستند «طرقه»، در همراهی با چهار زن نوازنده شمال خراسان زندگی، زمانه و احوالات آنها را روایت می‌کند.

با پایان اکران اثر، محمدحسن دامن‌زن کارگردان «طرقه»، حمید جعفری مستندساز و رئیس هیأت مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران، دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست و دکتر علیرضا حسینی مردم‌شناس درباره وجوه مختلف اثر به بحث و تبادل‌نظر پرداختند.

حمید جعفری، در سخنان ابتدایی، بعد از خوش‌آمدگویی به حاضران بحث را به مهمانان سپرد.

دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست راجع به تأثیری که تجربه تماشای «طرقه» بر او داشته است، عنوان کرد: این دومین باری است که فیلم را می‌بینم و می‌توانم بگویم که با لحظه لحظه آن ارتباط برقرار کردم و تأثیر عجیبی روی من داشت. با توجه به حوزه تخصصی‌ام که زنان در فرهنگ و ادبیات عامه‌ ایران است، باید بگویم صدای ساز زنان و شعر زنانه که کلا در ادبیات عامه ما دیده می‌شود بر خلاف ادبیات و فرهنگ رسمی است. در ادبیات رسمی تا قبل از فروغ، دست کم صدای شعر زنانه نداریم. پروین اگر شعر می‌گوید، هیچ فرقی با شعر بهار ندارد. یعنی صدای شعر تا فروغ زنانه نیست ولی در ادبیات عامه ما و فرهنگ ما، از گهواره‌ها و آوازها، احساسات زنانه و طنین صدای آن‌ها کاملا لمس می‌شود. این مستند به خوبی به این موضوع قدرت زنان و صدای زنان پرداخته بود. 

محمدحسن دامن‌زن کارگردان اثر، طریقه جلب اعتماد سوژه‌ها برای باز کردن سفره دلشان را این‌گونه شرح داد: خیلی زمان برد. اول این‌که من در یک محیط زنانه بزرگ شدم. پدرم خیلی زود فوت کرد و مادرم مرا بزرگ کرد از این‌رو اطراف من بیشتر خانم‌ها حضور داشته‌اند. به هر حال، آشنایی من با این خانم‌ها زمان برد. من به شیروان رفتم و یک خانه اجاره کردم. هشت ماه را در آن‌جا سپری کردم تا این‌که این خانم‌ها، به مرور پیدا شدند.

او درباره این‌که جرقه ساخت اثر چگونه زده شد، گفت: موقعی که خارج از کشور بودم، نواری به من کادو دادند. نوار درباره موسیقی شمال خراسان بود و آخر این نوار، چند تا لالایی بود و برای این‌که این لالایی‌ها مجوز پخش بگیرند، روی این لالایی‌ها، یک صدای نخراشیده‌ای دکلمه می‌کرد. من این لالایی‌ها را گوش کردم و دیدم چه زیباست! با خودم گفتم این خانم‌های شمال خراسان که این‌طوری لالایی می‌خوانند، پس حتما به موسیقی اشراف دارند. متأسفانه، مادرم آلزایمر گرفت و من به ایران برگشتم. این موضوع، مرا له کرد. به شیروان رفتم، خانه‌ای اجاره کردم و هشت ماه در آن‌جا زندگی کردم، تا به مرور با این خانم‌ها آشنا شدم و در نهایت، این فیلم ساخته شد. چون وقتی هم‌زبانی پیش می‌آید، همه چیز راحت طرح می‌شود و پیش می‌رود. 

حمید جعفری با اشاره به توضیح کارگردان گفت: می‌بینید که یک مستندساز برای ساخت مستندی که ممکن است به نظر بسیار ساده بیاید، چه مسیری را طی می‌کند، در روستا یا شهر دیگری خانه‌ای اجاره می‌کند و هشت ماه جور دیگری زندگی می‌کند، تا بتواند به آدم‌های فیلمش نزدیک شود و مسیر ساخت فیلم را هموار کند.

دکتر علیرضا حسینی مردم‌شناس راجع به چرایی برقراری ارتباط راحت‌تر با مردم کرمانج گفت:. نکته مهم درباره آن‌ها، سادگی و بی‌آلایش بودن است. چون قسمتی از کرمانج‌ها در شمال خراسان، عشایری هستند که ییلاق و قشلاق می‌کنند. این جو سرزمینی و سرسبزی این سرسبزی آنجا باعث می‌شود به راحتی به دیگران اعتماد کنند. 

زهرا محمدحسنی درباره نقش موسیقی در اعتماد به دیگران بیان کرد: نمی‌توان به ضرس قاطع در این باره نظر داد، اما می‌تواند تاثیرگذار باشد.

زهرا محمدحسنی در سخنان پایانی، این باور که شعرها و لالایی‌های زنانه تماما شکوه‌ها و گلایه‌های زنانه هستند را غلط نامید و گفت: دیدگاه غالبی که درباره ادبیات عامه ما وجود دارد، این است که لالایی‌ها و شعرهای زنانه عمدتاً شکوه‌ها و گلایه‌های زنانه هستند. اگر کلیدواژه «لالایی» را در مقاله‌های حوزه فولکلور جستجو کنید، همه‌اش همین است که: «لا لا لا، بابات رفته زن بگیرد» و این لالایی که در مناطق مختلف به اقسام گوناگون تکرار شده است را مورد استناد قرار داده‌اند و گفته‌اند لالایی‌ها عمدتاً شکایت زنانه و بیان سرخوردگی‌های زنانه است.

چند سال پیش طی یک پژوهش، هزار لالایی را از شهرهای مختلف بررسی کردم و از این هزار لالایی، تنها سه درصد به شکوه از مرد مربوط می‌شد در صورتی که باقی لالایی‌ها، خیرخواهی برای مرد را می‌خواستند، دعا کردن برای مرد یا ناز و عتاب عاشقانه بود. حتی شامل دلتنگی و از دست دادن یار هم می‌شد مثل «گلی از دست رفته و خار مانده است/ به من جور و جفا بسیار مانده است». بعضی پژوهشگران گفته‌اند که این ناز و عتاب عاشقانه با یک معشوق خیالی است. در نواهایی که این خانم‌ها در فیلم می‌خواندند هم این گفت‌وگو با معشوق وجود داشت. از نظر من، این دیدگاه غالب که لالایی‌ها و شعرهای زنانه ضدمرد هستند، بیانگر ظلم به زنان است دور از واقعیت و تقلیل آواهای زنانه است. اتفاقاً این ساز زدن که خود یک کار ممنوعه است، شکستن همان محدودیت‌ها برای زنان است و شکستن همان چهارچوب‌ها است که دارد به آن‌ها قالب می‌شود. در این فیلم هم دیدیم که هم ساز مرد و هم ساز زن را شکسته بودند و فقط ساز خانم نبود. چون اجرای موسیقی در کشور ما کلا با چالش مواجه است. 

بیست‌ و ششمین نشست‌ ماهانه «مستندهای ایران‌شناسی»، به همت انجمن مستندسازان سینمای ایران و انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا) و با همکاری سازمان نظام پزشکی کرج، غروب روز دوشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۳، در سالن آمفی‌ تئاتر سازمان نظام پزشکی کرج برگزار شد.

admin-b

اخبار مرتبط

زینب علیپور طهرانی خبرنگار روزنامه جام‌جم درگذشت

زینب علیپور طهرانی روزنامه‌نگار پرتلاش و همکار گروه رسانه روزنامه جام‌جم شب…

مسعود ده‎نمکی: برخلاف خبرسازی‌ها به جز امیرفضلی و دیرباز همه بازیگران در «اخراجی‎ها» حضور دارند

کارگردان فیلم سینمایی «اخراجی‌ها» با انتشار یادداشتی به جزئیاتی از وضعیت تولید…

فیلمبرداری «قسطنطنیه» آغاز شد

فیلمبرداری «قسطنطنیه» به کارگردانی کریم امینی آغاز شد. به گزارش رسیده، ساخت…

دیدگاهتان را بنویسید