بیست و یکمین رویداد اکرانِ ایوان، شامگاه روز شنبه ۳۰ تیر ماه به نمایش فیلم مستند «لالهزار هزار چهره» به کارگردانی مهدی باقری اختصاص داشت و نشست نقد و بررسی اثر با اجرای سحر عصرآزاد منتقد سینما، مجری و کارشناس رویداد و با حضور کارگردان و عوامل فیلم در ایوان ربط برگزار شد.
به گزارش رسیده، مستند «لالهزار هزار چهره» ساخته مهدی باقری مستندی شهری است که به برخی بافتهای تاریخی تفریحی تهران قدیم با محوریت لالهزار میپردازد و آن را از جوانب مختلف بررسی میکند.
سحر عصرآزاد، مجری و منتقد این جلسه که در سالن «کیف کوک» ایوان ربط برگزار شد در ابتدای این نشست ضمن تقدیر از دیدگاه کارگردان این اثر و دغدغهمندی او نسبت به خیابان لالهزار که بسیار ستودنی است گفت: شما در این اثر هم درباره سرگذشت خیابان لالهزار و هم در مورد چشمانداز این خیابان توصیفات دقیقی داشته و همچنین راهکارهایی برای اصلاح و مدون کردن هر چه بهتر این خیابان عنوان کردهاید. دغدغهمندی و علاقه شما به ساخت آثار مستند شهری از کجا نشأت گرفته است؟
مهدی باقری، کارگردان فیلم مستند «لالهزار هزار چهره» عنوان کرد: تفاوت این مستند با دیگر آثاری که ممکن است درباره خیابانهای قدیمی و تاریخی ایران ساخته شده باشد، این است که مستند درباره آینده لالهزار است که البته در این آینده، گذشته لالهزار را نیز مورد توجه قرار دادهایم.
این مستندساز با تأکید بر اینکه این اثر درباره شکلگیری خیابان لالهزار از گذشته تا حال را مورد توجه قرار داده، بیان کرد: تمرکز این مستند روی آینده پژوهی است. آینده یک مکان شهری که همه آن را میشناسند و روی آن نظر دارند که شامل مردم عادی، ساکنان محل مورد نظر و مسئولان شهری هستند.
وی خاطرنشان کرد: سالها پیش تصمیم گرفتم سه فیلم درباره سه خیابان تهران بسازم. اول درباره خیابان قوامالسلطنه، دوم خیابان ناصرخسرو و سوم درباره خیابان لالهزار.
«لالهزار هزار چهره» سومین اثر من در قالب مستند شهری است. رویکرد بنده در آثار دیگرم به این صورت بوده است که بیشتر به سمت تاریخچه آن محل و همچنین خاطرات و داستانهای محلی افراد ساکن در محله بروم. هر کدام از این آثار من شکل متفاوتی داشتهاند، اما نقطه مشترک آنها این بود که قصههایشان تنها درون آن خیابان نبوده و باید از تاریخ شفاهی و اسناد دیگری که وجود دارد استفاده کرد. برای این مستند بدین شکل پیش رفتم که تعدد نظرات در مورد لالهزار را به تصویر بکشم و چشمانداز این خیابان را در نظر کارشناسان با رویکرد متفاوت به نمایش بگذارم.
یکی از حضار سوال خود را مطرح کرد و اظهار داشت: برخلاف بازنمایی بخشی از مستند، لالهزار از زمانهای قدیم، محل رفت و آمد زنان و مردان بوده است و نسبت دادن مردانه بودن به فضای این خیابان، اظهارنظر دقیقی نمیتواند باشد.
باقری در رابطه با احیای سینماهای خیابان لالهزار اضافه کرد: آمادهترین سینما، سینما متروپل است که به نظرم امکان بازگشایی آن در حال حاضر در دسترس نیست، چرا که سه سازمان شهرداری، آموزش و پرورش و همچنین میراث فرهنگی بر سر مالکیت این سینما دعوی حقوقی داشته و با پادرمیانی نیز امکان بازگشایی این سینماها بسیار بعید بهنظر میرسد.
وی افزود: من اصلاً به آینده خیابان لالهزار خوشبین نیستم و در تلاش بودم تا این زاویه دید را در مستند به نمایش بگذارم.
باقری در رابطه با نقدی که یکی از حضار در رابطه با عدم نمایش عنوان شغلی و تخصص مصاحبه شوندگان وارد کرده بود پاسخ داد: نشان دادن عناوین شغلی افراد به صورت زیرنویس، مختص برنامه های تلویزیونی است و در ساخت مستند باید از این امر پرهیز کرد و بهجای آن، نام و تخصص افراد را در تیتراژ به نمایش درآورد.
عصرآزاد ضمن تصدیق گفتههای کارگردان افزود: بهنظر من مهمتر از نام و تخصص مصاحبه شوندگان، نشان دادن این تضارب آرا و عمیقتر شدن در حرفهای این افراد، مقصود مهدی باقری بوده است.
طاهره حسینی تدوینگر این اثر در رابطه با پرسش عصرآزاد مبنی بر دغدغهاش در رابطه با همکاری در ساخت این اثر گفت: من نوع نگاه مهدی باقری را میپسندم و تعامل زیادی با وی داشتهام؛ از طرف دیگر موضوع خیابان لالهزار یکی از دغدغههای من به عنوان یک شهروند است و به همین دلایل مجدداً با مهدی باقری همکاری داشتم.
یکی از حضار خاطرنشان کرد: پروژه بازار تبریز یکی از نمونههای موفق داخلی است که در تعامل بین کسبه بازار و میراث فرهنگی شکل گرفته و مسئولان و کسبه خیابان لالهزار نیز باید از این نمونه داخلی موفق الگوبرداری کنند.
مجری رویداد اضافه کرد: نریشن این مستند نیز بسیار تأثیرگذار بود و مستندساز نظراتش را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به صورت هوشمندانه به مستند اضافه کرده است.
باقری در پایان عنوان کرد: بحث دیگر در خیابان لالهزار، بحث تعیین کاربری و تضاد منافع است؛ اینکه ما باید کدام دوران لالهزار را احیا کنیم؟ دوران مطربی دهه ۳۰ و ۴۰ و یا دوران قاجار یا شاید حتی دوران عصر روشنگری دهه ۵۰ و چه بسا دوران مدرن و ساخت آسمانخراشها؟ به همین دلایل تضاد منافع میان کسبه بازار و مسئولان و سرمایهگذاران پدید میآید و خیلی نمیتوان به آینده این خیابان امیدوار بود.